مطلب وبلاگ

عروسیِ ایرانی باستانی با رسومی جالب توجه!

مطالب آموزشی

عروسیِ ایرانی در عهد باستان رسم و رسومات ویژه ای داشته است.

خانواده همواره در ایران زمین از اهمیت والایی برخوردار بوده است.

در اعتقادات ایرانی هم تشکیل خانواده به صورت تکلیفی دینی در آمده است.
در آن زمان که زن‌ربایی و حتی خرید زن در میان بسیاری از ملل و اقوام متداول بود، ازدواج ایرانی در سایه نظم و نسقی که آیین زرتشت آورده بود، نتیجه عقد بود.

آناهیتا ایزدبانوی عشق

آناهیتا ایزدبانوی عشق در ایران باستان

وجود ایزد بانوانی چون آناهیتا و اشی و نقش آنان در تفکرات ایرانی اهمیت خانواده را بیشتر می‌نمایاند.
آناهیتا با صفات نیرومندی، زیبایی و خردمندی، به صورت ایزد بانوی عشق و باروری نیز در می‌آید، زیرا چشمه حیات از وجود او می‌جوشد و بدین گونه «مادر خدا»‌ نیز می‌شود.

اشی نماد توانگری و بخشش، ایزد بانویی است که پیشرفت و آسایش به خانه‌ها می‌برد و خرد و خواسته می‌بخشد.

آناهیتا و اشی در عروسیِ ایرانی با تفکرات باستانی نقش پررنگی داشتند.

 

عروسیِ ایرانی با رویکرد مذهبی، اجتماعی

به نظر ایرانیان، ازدواج نتیجه تراضی زن و مرد بود و این ازدواج در آن واحد معنی مذهبی و اجتماعی داشت.

زندگی زناشویی و خانواده از لحاظ اجتماعی نیز از اهمیت والایی برخوردار بود.

در زمان ساسانیان، شاهنشاهان، به عنوان نمایندگان راستین اهورامزدا در روی زمین از ازدواج مردم حمایت می‌کردند.
دولت هر سال برای عده زیادی از دوشیزگان نیازمند جهاز فراهم می‌ کرد.

دختران بی‌صاحب و بی‌جهاز را به خرج خود شوهر می‌داد.

در انجام دادن این گونه نیکوکاری‌ها خسرو انوشیروان سرآمد دیگر پادشاهان ساسانی بود.

و این ها همه از ویژگی های عروسیِ ایرانی در زمان باستان بود.

ایرانیان آن چنان به خانواده اهمیت می‌دادند که از مشاغلی که مستلزم تجرد بود یا از زندگی حادثه جویانه که مردان را مدتی دراز از کانون خانواده دور نگه می‌داشت، خوش‌شان نمی‌آمد.

حتی سربازان ایرانی همه زن داشتند و دلبسته اجاق‌های خانوادگی خود بودند.

آن ها هر سال، جز چند ماهی خدمت به شاه مملکت دینی به گردن نداشتند.

خانواده از چنان بنیان محکمی‌ برخوردار بود که حتی بچه‌دار نشدن و نازایی زن دلیلی بر برهم خوردن پیمان زناشویی نبود.

زرتشتیان در این گونه موارد به راحتی بچه‌ای را به فرزندی می‌پذیرفتند.

 

اقسام ازدواج در ایران باستان

در ایران باستان زن و مرد به 5 صورت و تحت عناوین پادشاه زن- چاکر زن- ایوک زن- ستر زن- خودسر زن پیوند زناشویی می‌بستند.

1- پادشاه زن:

این نوع ازدواج در عروسیِ ایرانی، به حالتی گفته می‌شد که دختری پس از رسیدن به سن بلوغ با موافقت پدر و مادر خود با پسری ازدواج می‌کرد.

پادشاه زن از کاملترین حقوق و مزایای زناشویی برخوردار بود.

کلا” همه دخترانی که برای نخستین بار و با رضایت پدر و مادر ازدواج می‌کردند، پیوند زناشویی آنان تحت عنوان پادشاه زن ثبت می‌شد.

2- چاکر زن:

این نوع ازدواج به حالتی از عروسیِ ایرانی گفته می‌شد که زنی بیوه به عقد و ازدواج با مرد دیگری در می‌آمد.

این زن با زندگی در خانه شوهر دوم خود حقوق و مزایای پادشاه زن را در سراسر زندگی مشترک دارا بود.

پس از مرگ، آیین کفن و دفن و سایر مراسم مذهبی اش تا سی روز توسط شوهر دوم یا بستگانش برگزار می‌شد.

ولی هزینه های مراسم بعد از سی روز به عهده بستگان شوهر اولش بود، چون معتقد بودند در دنیای دیگر این زن از آن نخستین شوهر خود خواهد بود.

حال برای برخی ناآگاهان پیوند زناشویی از نوع چاکر زن را اختیار کردن زن صیغه ای توسط پدران ما در گذشته قلمداد کرده و پادشاه زن را زن عقدی بیان می‌کنند که صحت ندارد.

3- ایوک زن:

این نوع ازدواج در عروسیِ ایرانی، زمانی اتفاق می‌افتاد که مردی دختر یا دخترانی داشت و فرزند پسر نداشت.

ازدواج تنها دختر یا کوچکترین دخترش تحت عنوان ایوک ثبت می‌شد.

رسم بر این بود که اولین پسر تولد یافته از این ازدواج، به فرزندی پدر دختر در می‌آمد و به جای نام پدرش نام پدر دختر را بعد از نامش می‌آوردند.

این نوع ازدواج باعث شده که برخی افراد غیر مطلع، برچسب ازدواج با محارم را به زرتشتیان بزنند.

اینک اشتباه افراد ناآگاه کاملا” مشخص شد و اتهام ازدواج با محارم کاملا” مردود است.

4- ستر زن:

وقتی که فرد بالغی بدون ازدواج در می‌گذشت، پدر و مادر یا خویشان این فرد موظف بودند به خرج خود و به یاد فرد درگذشته دختری را به ازدواج پسری در ‌آورند.

شرط این نوع ازدواج آن بود که دختر و پسر متعهد می‌شدند که در آینده یکی از پسران خود را به فرزند خواندگی فرد درگذشته بدون زن و فرزند درآورند.

5- خودسر زن:

اگر دختری و پسری پس از رسیدن به سن بلوغ، برخلاف میل والدین خود خواستار ازدواج با یکدیگر می‌شدند و مصر بر این امر نیز بودند، با وجود مخالفت والدین ازدواج آن ها منع قانونی نداشت و زیر عنوان خودرای زن ثبت می‌ شد.

در این بین دختر از ارث محروم می‌شد، مگر اینکه والدینش به خواست خود چیزی به او می‌دادند یا وصیت می‌ کردند که بدهند.

این نوع ازدواج ها در ایران باستان انجام می‌شد امروزه ازدواج ها تحت این عناوین ثبت نمی‌شود.

سفره عقد ایران باستان

سفره گواه گیری در ایران باستان

درگذشته، ایرانیان باستان به جشن عروسیِ ایرانی سور میگفتند.

عروس لباس سبز می پوشیده و تور یا پارچه ای سبزرنگ روی سرمی انداخته است.

داماد نیز عرقچین سبز بر سر می گذاشته و روی شانه راست او چادرشب یا دستمال سبز انداخته می شده است.

در پشت سرداماد، برادر یا یكی ازبستگان بسیار نزدیك او می ایستاده و در دست (یا در سینی كوچك) یك دستمال سبز، یك انارشیرین، یك تخم مرغ، یك قیچی و كمی نقل و شیرینی و آویشن همراه با نخ و سوزن سبز رابالای سرداماد نگه می داشته یا در داخل سفره ای به نام سفره گواه (سفره عقد) قرار می داده است.

در سفره گواه چه می گذاشتند؟

سفره گواه در عروسیِ ایرانی معمولا سبز رنگ و شامل موارد زیر بوده است:

نگاره اشو زرتشت -كتاب اوستا و كُشتی باز نشده- شمع یا لاله یا چراغ روشن- قند سبز- گلدان گل و سرو – نقل وشیرینی – انارشیرین – یك تخم مرغ – یك عدد قیچی – یك ظرف كوچك آویشن مخلوط با برنج وسنجد – نخ وسوزن سبز – لورك عروسی(مخلوط هفت نوع آجیل شیرین) كه روی آن نقل وشیرینی ریخته شده – گلاب و آینه.

كتاب اوستا (كتاب آسمانی) و كشتی

این دو در عروسیِ ایرانی، نشان این است كه عروس و داماد و بعدها فرزندان شان تابع قوانین دین بوده و باید برابر دستورات آن رفتار كنند.

قند سبز

نشان سبزبختی وشیرین كامی در عروسی ایرانی است.

قند سبز را بعد از گواه گیری(عقد) به عنوان هدیه به موبدی كه گواه گرفته می دهند.

چادرشب یا شال سبز

در عروسیِ ایرانی چادر شب را بر روی شانه داماد می انداختند.

چادر شب نشانه این بوده است كه از این به بعد مخارج زندگی بردوش داماد است.

انداختن پارچه سبز بر روی سفره عقد به جای آن نیز به همین مفهوم است.

تخم مرغ

در سفره گواه عروسی ایرانی، تخم مرغ به این معنا است كه همه اختیاراتی كه پدر و مادر عروس و داماد درحق فرزندانشان داشته اند را از خود سلب كرده و به یك تخم مرغ مصالحه كرده وآن را بیرون می اندازند.

از آن به بعد درصورتی كه از آن ها خواسته شود، راهنمایی خواهند كرد.

ولی زوج جوان را مجبور نمی كنند كه مطابق میل ایشان رفتار كنند.

انارشیرین

در سفره گواه عروسیِ ایرانی نشانه شیرین كامی و فرزندان زیاد است.

 

برگ آویشن مخلوط با برنج و سنجد و نقل

نقل در عروسیِ ایرانی نشان شیرین كامی است.

برنج (درگذشته جو به كارمی بردند) نشانه بركت زندگی است.

سنجد محرك عشق و دلدادگی و آویشن خوش بویی و سرزندگی است.

نخ و سوزن

در عروسی ایرانی نشان پیوند و دوختن است.

اگر در زندگی زناشویی فاصله ای ایجاد شود، باید با نخ و سوزن مینوی(معنوی) آن را بدوزند.

قیچی

از دو تیغه درست شده و زمانی كه دو تیغه با هم كاركنند، برش ایجاد می شود.

یعنی عروس و داماد نقش دو تیغه قیچی رادارند.

آن ها با همدلی و هم اندیشی وهمكاری می توانند زندگی را پیش ببرند.

 

برای رزرو وقت، اطلاع از آفرهای ویژه و مشاوره در زمینه برگزاری مراسم عروسی، تولد، سالگرد ازدواج، همایش و … با خدمات مجالس و تشریفات لوکس روژین تماس بگیرید.

 

پاسخ دهید